اختلافات امنیتی و تجاری اروپا و آمریکا

ساخت وبلاگ

وزارت تجارت خارجی آمریکا اخیرا اعلام کرده است محصولات وارداتی از دو شرکت فولاد آلمانی، موجب دامپینگ در بازار ورقه‌های فولادی آمریکا شده است و به همین دلیل نرخ تعرفه واردات محصولات این دو شرکت را افزایش داده است. علاوه بر این، چنین سیاستی درخصوص شرکت‌های دیگری از کشورهای اتریش، بلژیک، فرانسه و ایتالیا نیز اعمال شده است.  به نظر می رسد، این خبر در کنار اخبار دیگری در حوزه سیاست های روسی آمریکا و اتحادیه اروپا، نمایانگر وجود اختلافات مهمی بین اروپا و آمریکا در حوزه مسائل امنیتی و اقتصادی است. البته، دستور کار اجلاس اخیر گروه هفت که آمریکا در آن نقش راهبردی دارد، با مفاد اعلامیه رم که اخیرا سالگرد شستمین سال انعقاد آن را پشت سر گذاشته بودیم سازگار بوده است. از جمله نیاز به اعمال یک سیاست مهاجرتی موثر، مسئولانه و پایدار که بتواند ایمنی شهروندان را تضمین کند. در حوزه اقتصاد نیز مسائلی چون تشویق تجارت آزاد و عادلانه و اقتصاد مبتنی بر رقابت و نوآوری دغدغه مشترک کشورهای عضو اتحادیه اروپا و اکثر کشورهای عضو گروه هفت بوده است. با این وجود، در حوزه سیاست خارجی و مسائل امنیتی و همچنین مسائلی چون تجارت آزاد و تغییرات اقلیمی، اختلافات قابل توجهی بین کشورهای اصلی عضو اتحادیه اروپا و آمریکا وجود دارد.

اختلافات در حوزه سیاست خارجی و مسائل امنیتی

در حوزه سیاست خارجی و مسائل امنیتی، اختلاف بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا و کشورهای آمریکا و انگلستان در خصوص اعمال تحریم های جدید علیه روسیه به دنبال ادعای استفاده حکومت سوریه از تسلیحات شیمیایی بارز بوده است. به عنوان مثال، گرچه اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی حمله موشکی آمریکا به سوریه را تایید کردند، کشورهای انگلستان و آمریکا موفق نشدند باقی کشورهای عضو گروه هفت را برای اعمال تحریم های مورد اشاره قانع کنند. از دیگر سو، اتحادیه اروپا و کشورهای عمده آن از جمله ایتالیا و آلمان نیز در خصوص اعمال تحریم های بیشتر علیه روسیه ملاحظاتی دارند. ملاحظاتی چون، سخت بودن اجماع کامل بین کشورهای عضو در حوزه سیاست خارجی؛ مواجهه اروپا با موقعیت تنهایی ژئوپلتیکی؛ عدم اطمینان از از کارآمدی تحریم های جدید و سرانجام تفاوت در گفتمان امنیتی اتحادیه اروپا و آمریکا.

سخت بودن اجماع کامل بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا در حوزه سیاست خارجی

نیاز به اجماع کامل بین کشورهای عضو برای هر گونه کنش سیاست خارجی و امنیتی از جمله هر گونه اقدام تنبیهی جدید علیه روسیه، یکی از ملاحظات قابل توجه اتحادیه اروپاست. در این نگاه به عنوان مثال، تعاملات گسترده اقتصادی و تجاری قابل توجه تعدادی از کشورهای اروپایی چون ایتالیا با روسیه از عوامل کندی روند اتخاذ مواضع و سیاستهای مشترک بر علیه روسیه است. نکته اخیر از آنجا اهمیت می یابد که با رای مثبت مردم انگلستان به خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، از قدرت تاثیرگذاری انگلستان به عنوان مهمترین عامل اجماع ساز سیاست های اتحادیه بر علیه روسیه تا حدودی کاسته شده است.

مواجهه اروپا با موقعیت تنهایی ژئوپلتیکی

 ملاحظه دوم در خصوص اعمال سیاستهای تنبیهی و تحریمی جدید بر علیه روسیه، به تردید اتحادیه اروپا در خصوص استمرار بقای چتر امنیتی آمریکا بر فراز اروپا در صورت بروز منازعات امنیتی گسترده با روسیه باز می گردد. تجربه الحاق کریمه به خاک روسیه نیز نشانه ای از مواجهه اروپا با موقعیت "تنهایی ژئوپلتیکی" حتی پیش از روی کار آمدن ترامپ بود. به نظر می رسد تقویت احساس تنهایی ژئوپلتیکی، مسئله مهمی در سپهر سیاسی و امنیتی اروپا باشد. این احساس از آنجا اهمیت می یابد که به نظر بسیاری از تحلیل گران، حتی پیش از روی کار آمدن ترامپ نیز، رویکردهای یوروآتلانتیکی آمریکا یا ناکارآمد بوده و یا تضعیف شده بود. در این نگاه، سیاست چرخش به سوی آسیا پاسیفیک آمریکا، موجبات کم رنگ شدن وزن  ژئوپلتیک اروپا برای آمریکا شده است. دیگر آنکه به دلیل دور بودن جغرافیایی آمریکا از کانون درگیری‌های حوزه های جنوبی و شرقی اروپا، این مناطق در مقایسه با اروپا فراهم آورنده تهدیدات وجودی به‌مراتب کمتری برای آمریکا هستند. به همین دلیل، در نگاه اروپا، در کوتاه‌مدت چندان نمی توان به همراهی تمام عیار آمریکا برای مدیریت بحران های امنیتی حوزه همسایگی این قاره امیدوار بود.  

چهار دلیل عمده را در خصوص تقویت احساس تنهایی ژئوپلتیکی در دوران زمامداری ترامپ می تواند ذکر کرد. اول آنکه شخص ترامپ چندان با پروژه اروپا همدلی ندارد. دیگر آنکه ترامپ به ناتو نه به عنوان یک سپر محافظت از ارزشها و هنجارهای دنیای غرب، بلکه به عنوان نهادی متشکل از کشورهایی ضعیف که برای تامین امنیتشان از آمریکا سواری مجانی می گیرند می نگرد. سوم آنکه، رویکردهای ترامپ بیشتر ژئوپلتیکی است تا ژئوکالچر. به این معنا که گزینه بده بستان آمریکا درخصوص حوزه های نفوذ حتی با کشوری چون روسیه به قیمت زیر پا گذاشتن هنجارها و استانداردهای حقوق بین الملل، هنوز به صورت کامل از روی میز برداشته نشده است. رویکردی که نگرانی کشورهای اروپایی به ویژه همسایگان اروپایی روسیه را در پی داشته است. نکته قابل‌تأمل دیگر، دیدگاه طرف اروپایی نسبت به روابط انگلستان و آمریکا است. به نظر می‌رسد یکی از مولفه های ذهنی ما ه های اخیر، تقویت این احساس در اروپا خواهد بود که " آنگلوساکسون‌ها دیگر بخشی از اجماع لیبرال پسا جنگ جهانی دوم اروپا نیستند".

ذکر دو نکته ضروری است. اول آنکه این سناریو دور از ذهن نیست که با افزایش سهم کشورهای اروپایی در هزینه های ناتو، بخش مهمی از تعهدات فعلی آمریکا همچنان معتبر بماند و عملی شود. البته افزایش سهم به دو درصد از تولید ناخاص داخلی برای کشورهای اروپایی درگیر با چالش های اقتصادی چندان آسان نخواهد بود. دیگر آنکه رئیس جمهور آمریکا به عنوان یکی از کارگزاران مهم سیاست خارجی آمریکا نقش غیر قابل انکاری در سیاستگذاری اقتصادی و خارجی آمریکا دارد. با این وجود، کنشهای رئیس جمهور آمریکا توسط دو عامل مهم دیگر محدود نیز می شود: تعینات ساختاری نظام بین الملل و تعینات ساختاری نظام حکمرانی آمریکا. به عنوان مثال این پرسشی مهم است که آیا لزوما امکان درون گرایی آمریکا وجود دارد و در صورت انتخاب سیاست درون گرایی و یا انزوا توسط آمریکا، بر سر نظم و یا ترتیبات اقتصادی و امنیتی فعلی که فراهم آورنده منافع اقتصادی و امنیتی قابل توجهی برای آمریکا نیز بوده اند چه خواهد آمد؟

عدم اطمینان از کارآمدی تحریم های جدید بر علیه روسیه

ملاحظه دیگری که کشورهایی چون ایتالیا با صراحت طرح کرده اند، عدم اطمینان از کارآمدی اعمال تحریم های جدید است. به این معنا که از نظر اروپا، تحریمها را نه هدف که باید ابزار دانست و تحریم های جدید با منزوی کردن روسیه، احتمالا موجب نقض غرض شده و کنش شدیدتر روسیه را به همراه خواهد آورد.

تفاوت رویکرد امنیتی اروپا و کشورهایی چون انگلستان و آمریکا

می‌دانیم که نظریه‌های جدید امنیتی روابط بین‌الملل بر این باورند که گفتمان امنیتی هر کشور حاصل تصورات و کدهای ژئوپلیتیک آن است و همان‌گونه که تیلور و فلینت مطرح کرده‌اند، این تصورات و کدهای ژئوپلیتیک هستند که از جمله مشخص می‌کنند دشمنان/هم‌پیمانان و تهدیدات/فرصت‌ها کدام‌اند و نحوه مواجهه با این دشمنان و هم‌پیمانان چگونه باید باشد. تفاوت رویکرد امنیتی اروپا و کشورهایی چون انگلستان و آمریکا در مواجهه با سیاست های خاورمیانه ای روسیه و ایران نیز تا حدود زیادی به تفاوتهای موجود میان کدهای ژئوپلیتیک دو طرف باز می گردد. در واقع در حالی که انگلستان از ابتدا مخالف گسترش نفوذ روسیه در خاورمیانه بود و آمریکا نیز با وجود مواضع اعلامی آقای ترامپ احتمالا در مسیر اعمال سیاست تحدید نفوذ روسیه در منطقه قرار گرفته است، اتحادیه اروپا و کشورهای مهمی چون آلمان نیز بر این نکته تاکید می کنند که بدون مشارکت و همراهی کشورهای ایران و روسیه، یافتن راه حلی پایدار برای مناقشات خاورمیانه دور از ذهن است.

تجارت آزاد و تغییرات اقلیمی

دو مسئله تجارت آزاد و تغییرات اقلیمی نیز از دیگر حوزه های اختلاف زا بین اتحادیه اروپا و آمریکا هستند. به عنوان شاهد مثال می دانیم که در حوزه تغییرات اقلیمی، برنامه کاری وزیران انرژی کشورهای عضو گروه جی هفت، بررسی امنیت انرژی، سیاست ها برای کنار گذاشتن استفاده از سوخت زغال سنگ، مسیرهای انتقال و عرضه گاز طبیعی، توسعه پایدار منابع تولید برق، طرح های تولید سوخت های جایگزین نفت و دسترسی و سرمایه گذاری در حوزه انرژی در قاره آفریقا بود. با این وجود، هیأت آمریکایی بار دیگر با امضای توافق تغییرات آب و هوایی مخالفت کرد و به همین علت اجلاس وزیران بدون هیچ نتیجه ای پایان یافت.

مسئله مهم دیگر به استفاده آمریکا از واژه "تجارت منصفانه" باز می گردد. به این معنا که آمریکا خواهان بازنگری در برخی پیمان های تجاری جهانی است که به دلیل غیر منصفانه بودن تعاملات تجاری در آنها، موجبات متضرر شدن آمریکا را فراهم کرده اند. در واقع اروپا نگران مواجهه با مخاصمات تجاری پرهزینه و فرصت سوز با آمریکاست. به این معنا که در صورت چیره شدن دو دکترین عمده اقتصادی مورد نظر آمریکا یعنی "اول آمریکا" و "حمایت گرایی اقتصادی"، بروز اختلافات و مخاصمات تجاری با اتحادیه اروپا و کشورهایی چون آلمان دور از ذهن نیست.  این نکته از آنجا اهمیت می یابد که می دانیم بعد از بحران اقتصاد جهانی سال 2008، اروپا شرایط مساعدی از نظر اقتصادی ندارد. در این چارچوب اروپا انعقاد پیمان تجاری دو سوی آتلانتیک را نیز به عنوان فرصتی بزرگ برای گذار از وضعیت فعلی اقتصادی خود می دانست. حال آنکه امروز نه تنها  ایده پیمان تجاری دو سوی آتلانتیک به محاق رفته است، اروپا با رئیس جمهوری مواجه است که در چارچوب دکترین های مورد اشاره، ابایی از نزاع تجاری با اروپای بحرانی نیز ندارد. شاید به همین علت باشد که ایتالیا پیش از اجلاس اخیر گروه هفت، خواستار آن شد که در بیانیه پایانی اجلاس بر رد حمایت گرایی اقتصادی تاکید شود. با این وجود بیانیه پایانی اجلاس اخیر گروه هفت، فاقد بندی پیرامون تجارت بود. شایان ذکر است در بیانیه پایانی اجلاس اخیر گروه بیست نیز، با تلاش آمریکا، عبارت"مقاومت در برابر تمام اشکال حمایت گرایی" که در بیانیه پایانی اجلاس پیشین آمده بود با عبارت "ما در حال کار برای تقویت سهم تجارت در اقتصادهای خود هستیم" جایگزین شده بود.

لینک اصلی مقاله

برای ارجاع دانشگاهی: حسین مفیدی احمدی؛ اختلافات امنیتی و تجاری اروپا و آمریکا، خبرگزاری صدا و سیما، 19 ارديبهشت ۱۳۹۶


برچسب‌ها: حمایت گرایی اقتصادی, دکترین اول آمریکا, تنهایی ژئوپلتیکی اروپا مطالعات خاورمیانه و اروپا...
ما را در سایت مطالعات خاورمیانه و اروپا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hosseinmofidia بازدید : 134 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 12:26